یکی از کتاب ها که بیشتر دوست داشته ارم اسمش "دزد کتاب" هست.

این کتاب داستانی از زمان جنگ جهانی دوم هست که در آلمان اتفاق می افتد.

روزی از روزها این دختر متوجه میشود که پدر مهربان او مردی یهودی را در خانه آنها ایشان پنهان کرده است و دوست این مرد می شود, با اینکه برای هر دو خطرناک است.

در آینده کتاب های دیگر موردن علاقه من توضیح خواهم کرداد.

یکی از کتاب هایی که بیشتر دوست داشته ام اسمش "دزد کتاب" هست.

این داستانی ازدر زمان جنگ جهانی دوم هست که در آلمان اتفاق می افتد.

ستارهقهرمان این کتاب یک دختر نوجوان است که همیشه کتاب های ممنوعه میدزد قبل از اینکه رژیم نازی این کتاب ها را بسوزاند.

معمولا ما فارسی زبانها از واژه قهرمان به جای ستاره استفاده میکنیم

روزی از روزها این دختر متوجه میشود که پدر مهربان او مردی یهودی را در خانه آنها ایشان پنهان کرده است و دوست این مرد می شود, با اینکه برای هر دو خطرناک است.

خیلی خوبه،منظور رو به خوبی رسوندی.

در آینده،دیگر کتاب های دیگر موردن علاقه منام را توضیح خواهم کرد.

می خواهم در مورد کتب مورد علاقه خودمن صحبت کنم.

این داستانی از زمان جنگ جهانی دوم هست که در آلمان اتفاق می افتد.

ستاره این کتاب یک دختر نوجوان است که همیشه کتاب های ممنوعه می دزدی می کند قبل از اینکه رژیم نازی این کتاب ها را می بسوزاند.

روزی دراز روزها این دختر درک میکنمتوجه می شود که پدر مهربان او مردی یهودی را در خانه ایشانآن ها پنهان میکند,کرده است، و دوست این مرد می شود, با اینکه برای هر دو خطرناک است.

ایشان را جایگزین کردم با آن ها به این خاطر که ایشان یک ضمیر محترمانه است که در حالت عادی برای خود فرد استفاده نمی شود.

به نظر من این کتاب خیلی عاطفیه است و بیشتر در مورد سایه سنگین رژیم نازی توضیح می دهد.

عاطفیه در زمانی استفاده می شود که در یک بافت غیر رسمی صحبت می کنیم ولی تو در اینجا به فارسی رسمی و نوشتاری نوشتی.

در آینده در مورد کتاب های دیگر موردن علاقه من توضیح بیشتری خواهم کرداد.

به من بگید کتاب مورد علاقه خودتان چیه؟

یا به صورت نوشتاری اگه بنویسی: به من بگید کتاب مورد علاقه خودتان چیست؟